فیلم های ارباب حلقه ها هیچ وقت قدرت حقیقی گندالف را نشان ندادند - جام پارسی

تنها در طی مجموعا یازده ساعت فیلم، این سه گانه داستان های افسانه ای کتاب های تالکین را به زیبایی نشان داده اند و بعلاوه، با رشد شخصیتی بیشتر نقش ها روبرو بودیم. اما در عین حال، این فیلم ها بخش هایی از داستان تالکین را که به شرح هویت و قدرت گندالف یاری می کردند، شامل نمی شوند.

یکی از بحث های اخیر در توییتر با موضوع اینکه چه کسی در نبرد بین گندالف، یودا و دامبلدور برنده می شود، معین کرد که در واقع گندالف چه سطح بالایی از قدرت را دارد. طبق چیزی که در فیلم ها دیدیم، جاودانگی گندالف نقش بزرگی در موضوع بازی می نماید. در حالی که دامبلدور و یودا پس از مرگشان به حالاتی که به اصطلاح، کمتر قابل لمس بودند بازگشتند، مرگ گندالف همچون یک ارتقا عمل کرد. بعد از کشته شدنش به وسیله بالروگ در یاران حلقه، با قدرتی حتی بیشتر از قبل و با عنوان گندالف سفید باز می شود. همین موضوع نیز برای اثبات رجحان گندالف در این نبرد کافی است.

ولی فیلم های ارباب حلقه ها هیچ وقت منبع اصلی قدرت او را معین نکردند. به عنوان یک جادوگر در سرزمین میانی، داستان او بسیار پیچیده تر است از انسانی که با قدرت های ویژه و جادویی متولد شده، یا کسی که همچون شخصیت های جنگ ستارگان، ارتباطی خاص با نیرو داشته باشد. در واقع گندالف را می توان نوعی فرشته دانست. او یک مایا است، نوعی از خدایان که به وسیله روح های آفریننده اش به سرزمین میانی فرستاده شده است و این، گندالف را به یکی از قدرتمند ترین نقش های ارباب حلقه ها تبدیل می نماید، حتی اگر این موضوع واضح نباشد.

درست است که در فیلم ها قدرت حقیقی گندالف نمایش داده نشده بود، اما نکته جالب این است که در کتاب ها نیز به همین شکل بود. تالکین بیشتر به خاطر سه گانه های هابیت و ارباب حلقه ها شناخته شده، علاقه حقیقی اش پروژه سیلماریلیون، مجموعه ای پراکنده از داستان های اصیل و اسطوره ای بود که در واقع آفرینش سرزمین میانی و بسیاری قلمروهای دیگر در دنیای او را شرح می دهد. در این کتاب که پسر تالکین، کریستوفر بعد از مرگش منتشر کرد، او به طور دقیقی وارد جزئیات و داستان موجوداتی شده که سرزمین میانی را خلق کردند، از جمله موجودات نژاد مایار همچون گندالف. طبیعتا داستان پیچیده سیلماریلیون موضوع اصلی ارباب حلقه ها نبوده چرا که هدف فیلم بیان داستانی بود که در آن گندالف جزو شخصیت های مهم است، نه نقش اصلی.

قدرت هایی که گندالف در این فیلم ها استفاده می نماید همچون پرتوهایی از نور، موج های نیرو، دستور دادن به شکلی جادویی با استفاده از صدای خود و ایجاد آتش بازی برای هابیت ها مطمئنا ثابت می نمایند که او موجودی قدرتمند است. هرچند، به خاطر اصالتش و اینکه از میان خدایان می آید، سطح قدرت او بسیار فراتر چیزهایی که می بینیم می رود. از یاریی که به والار (موجوداتی همچون فرشتگان بزرگ) کرد، متوجه می شویم که نژاد مایار نه تنها قدرت دستکاری ماده و نیرو را دارند، بلکه حتی می توانند آن ها ایجاد بنمایند. این نیز ممکن است که گندالف بسیار داناتر از چیزی باشد که در ارباب حلقه ها می دیدیم و جاودانگی او به معنای این بود که تجربه بسیاری دارد. بدین ترتیب، حتی با در نظر گرفتن اینکه بازگشتش از مرگ در دو برج چقدر چشم گیر بود، حتی عنوان جدیدش یعنی گندالف سفید هم ذره ای از هویت و توانایی های او را نشان نمی دهد.

به تصویر کشیدن همچین ادبیات پیچیده ای همواره سخت است، اما این سه گانه های پیتر جکسون یعنی ارباب حلقه ها و هابیت روش درست انجام این کار را نشان می دهند. با این حال، همواره در فرایند تبدیل همچین کتاب های طولانی و پیچیده ای به فیلم، جزئیاتی جای خواهند ماند. به همین علت، با اینکه ارباب حلقه ها گندالف را به یک شخصیت محبوب تبدیل نموده است، هیچ کدام از این فیلم ها قدرت حقیقی او را نشان نداده اند.

منبع: screenrant